
ترویج فرهنگ مسئولیتگریزی
چندی پیش در نشستی با محوریت مدیریت جهادی شرکت نمودم. مباحث و اطلاعات زیادی مورد گفتمان قرار گرفت. ذهنم بسیار مشغول مقوله مدیریت جهادی شد. چرا که مقولهای است که هنوز از مبانی فلسفی مستحکمی برخوردار نیست، به گونهای که هنوز در همایشهایی که با این محوریت در کشور برگزار میشود، محورهایی برای ارائه چیستی، ماهیت، تعاریف، ابعاد و … مدیریت جهادی جستجو میشود. با خود فکر میکردم شاید مبانی فلسفی و چیستی مدیر/ مدیریت جهادی هنوز شفاف نباشد، لیکن تجربه حاصل از عملکرد جهادگران در جهاد سازندگی در بعد از انقلاب و در طول دفاع مقدس نشان داد که یک مدیر جهادی و یک جهادگر حتماً بایستی از شاخصههای منحصر به فردی برخوردار باشد و بدون شک مدیریت جهادی به عنوان یک مکتب و یا پارادایم بسیار ارزشمند است که از سویی نیز مورد تاکید رهبر انقلاب قرار گرفته است.
در این خصوص دغدغهای برایم ایجاد شد دغدغه ذهنی من این بود که چگونه بایستی مدیریت جهادی را در کشور پیادهسازی نمود؟ یا اینکه چه باید کرد تا مدیریت جهادی در کشور نهادینهسازی شود؟ فکر میکنم پاسخگویی به این سوال یکی از دغدغههای مهم مسئولان و برنامهریزان در حوزه مدیریت جهادی میباشد. چرا که شکی نیست که مقوله مدیریت جهادی، امری بسیار ارزشمند است چرا که منطبق بر عملکرد سنگرسازان بی سنگر جهادی و در فحوای کلام رهبر انقلاب شکل گرفته است.
مدتی گذشت و همچنان ذهنم درگیر این مقوله بود تا اینکه به اطلاعیهای برخورد نمودم که موضوع کسری خدمت سربازی برای فرزندان ذکور ایثارگران، جهادگران، رزمندگان و …. را تشریح نموده بود. این دست مطالب و اطلاعیهها را سالهاست که از دوستان و … شنیده بودم، لیکن از جایی که ذهنم درگیر مقوله مدیریت جهادی بود، این بار از آن اطلاعیه به راحتی نگذشتم و پس از فکر بسیار، تحلیلی به ذهنم رسید که در ادامه توضیح خواهم داد.
صاحبنظران اذعان میدارند که شخصیت افراد به طور معمول از دو طریق عمده قابل انتقال به فرزندان میباشد. بدون شک اکثر شما هم میدانید که اولین طریق وراثت و دومین محیط است. با بیان این نکته میخواهم این مسئله را روشن و شفافتر نمایم که مگر قبول نداریم که ایثارگران، جهادگران، رزمندگان و … که در طول انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با ایثار، رشادت و فداکاری، … امنیت و استقلال را برای این کشور به ارمغان آوردهاند، از چونان ویژگیهای شخصیتی، نگرشی و رفتاری برخوردار بودهاند که ستودنی است. این گفته را قبول داریم که مسلماً نیز همینگونه است. پس میتوان گفت فرزندان آنان (بالاخص فرزندان ذکور آنان) چه از طریق وراثت و چه از طریق محیط اگر یک مدیر جهادی بالقوه نباشند بدون شک یک جهادگر بالقوه هستند. که میتوانند با افتخار و همچنین با رویکرد مدیریت دانشی که از پدران خود آموختهاند، راه آنان را ادامه دهند و سبب تعالی کشور گردند. حال این سوال را طرح میکنم که چگونه است که آنان را از این افتخار مرحوم مینمائیم و به علت مجاهدتها، تلاشها و رشادتهای پدرانشان، آنان را به استراحت و ترجیح منابع شخصی بر منافع ملی دعوت میکنیم.
قبل از بسط و ادامه صحبتهایم در این خصوص ترجیح میدهم سوالی را مطرح کنم. سوال این است: به نظر شما اولین مرحله مسئولیتپذیری در مسیر زندگی یک فرد (مقصودم آقایان) کدام است؟ برای پاسخگویی به این سوال از زمان تولد یک فرد بررسی را شروع میکنم. یک فرد متولد میشود و تا چند سالگی وابستگی مطلق به پدر و مادر دارد. سپس به مدرسه میرود، هر چند که در این خلال شاید مسئولیتهای کوچکی را بپذیرد، لیکن همیشه سایر مراقبت پدر و مادر همچون چتری بر سر خود دارد. مرحله بعدی این است که یا به خدمت مقدس سربازی اعزام میگردد و شاید پس از تحصیل در مقاطع دانشگاهی به این امر مقدس میپردازد. میخواهم اینگونه استنباط نمایم که اولین مرحله مسئولیتپذیری یک مرد در طول زندگی خود، خدمت مقدس سربازی است. چرا گفتهاند مقدس؟ چون در این مرحله از زندگی، یک مرد علاوه بر اینکه به پاسداشت خاک، ناموس کشورش میپردازد، آمادگی ورود به یک کار جدید و تشکیل یک خانواده را پیدا مینماید. حال که مشخص گردید که اولین مرحله مسئولیتپذیری در مسیر زندگی یک فرد، دوره خدمت مقدس سربازی است، به مبحث قبلی بر میگردیم که شاید بتوانیم پاسخی برای دغدغه خود جستجو نمایم.
گفتیم که فرزندان جهادگران، رزمندگان، ایثارگران و …. میتوانند بالقوه یک مدیر جهادی یا یک جهادگر باشند، لیکن با این نظام به اصطلاح جبران خدمت (اعطای کسری خدمت سربازی)، در همان اولین گام در مسیر زندگی این فرزندان، متاسفانه به ترویج فرهنگ مسئولیتگریزی میپردازیم. در این مرحله فرد بایستی عزم راسخی و اراده پولادین مسئولیتی سنگین به نام حفظ جان، مال و ناموس و خاک این مرز و بوم را تحت لوای خدمت مقدس سربازی بپذیرد. لیکن این کسری خدمت تلنگری است که این مطلب را بانگ میزد که منافع فردی را به منافع ملی ارجحیت دارد. چرا که این مدیران جهادی/ جهادگران بالقوه هستند که بایستی در میدان عمل حاضر شوند و غیر جهادگران را انگیزه بخشند و به کار و زار دعوت نمایند. این نظام به اصطلاح جبران خدمت، نه تنها ترویج مسئولیتپذیری را در بین جهادگران بالقوه ترویج میدهد بلکه غیر جهادگران نیز با احساس عدم برابری مواجه شده و آنها را نیز به سمت فرسودگی، بیتفاوتی و … سوق میدهد. از سویی اگر قبول داریم که خدمت سربازی مقدس است پس چرا بایستی برخیها از این امر بهره نبرند که این نکته نیز جای تامل بسیار دارد. همچنین این امر پیامدهای نیز در بر دارد. به گونهای که فرد قبل از ورود به خدمت مقدس سربازی و حتی در هنگام خدمت، مهمترین دغدغه ذهنیاش، یافتن راههای برای کسری خدمت میگردد تا اینکه فکر این باشد که اثربخشی را برای کشور داشته باشد. البته زمانی که به خاطراتم در دوران کودکی رجوع مینمایم، میبینم که متاسفانه جای ارزشها و ضد ارزشها جابجا شده است. در آن زمان اگر کسی خدمت مقدس سربازی را طی نمیکرد و تنها کارت معافیت نمیگرفت شاید به غرورش شک میکردند لیکن اکنون همه چیز برعکس شده است، به گونهای که هر فردی بدون خدمت کردن، کارت دریافت نماید، فردی بسیار زرنگ و عاقل است. واقعاً چه اتفاقی افتاده است!!. پس فکری باید اندیشید تا سنگرسازان بیسنگر نسل جدید با روحیه جهادی و عزمی راسخ سعی در تعالی کشور نمایند.
استاد بسیار عالی
بنده که در ارتباط با امور وظیفه ها هستم ، مطالب شما رو به اونها گوشزد خواهم کرد
سلام و وقت بخیر
موفق باشید.